یا رضا جان مارا هم بخوان

متن ادبی درمورد آقا امام رضا(ع)

برای مشاهده به ادامه مطلب بروید...

میلاد حضرت فاطمه معصومه مبارکباد

    

     همه خوشحالند که فاطمه ای دیگر جهان را به نور خود روشن ساخته.از شاهچراغ (ع) پسر ارشد موسی بن جعفر (ع) گرفته تا امام رضا(ع) عزیز دردانه ی نجمه خاتون (س).

     امشب ستارگان آسمان مدینه رقص چشمک دارند و بوی عطر محمدی (ص) غوغایی در آسمان دارد و مرغان شب آوازی در سر دارند.

    ای فاطمه معصومه (س) گویند که حرم تو کوفه ی کوچک است که از 8 درب بهشت 3 درب آن به باغ بابلان تو گشوده میشود.پس ای آنکه زیارتش همچون زیارت زهرا (س) است نیم نگاهی هم به ما داشته باش تا شفاعتت نصیب این شیعه ی علی هم بشود و راه و ورودش به بهشت سهل گردد.

     ای دخت موسی بن جعفر (ع) ملتمسانه گویم : همانگونه که چشم طلبه ی نخجوانی را مورد شفای خود قرار دادی.شفا جویان ما را هم مورد عطایت قرارده.

" ای فاطمه به جان عزیز برادرت       به ما هم بنما قصر اخضری "

امیرحسین سروی

حرم باشکوه امام رضا(ع)

این هم عکس های زیادی از گوشه و کنار حرم امام رضا(ع)

تعداد عکس ها خیلی زیاد هست برای مشاهده ی باقی عکس ها باید به ادامه مطلب بروید

نامه ای به امام رضا

 

میلاد  هشتمین حجت سرمد، نگین درخشان وطن ، السلطان باالحسن ،

شمس الشموس ، خسرو اقلیم توس ، شاه انیس النقوس حضرت علی

بن موسی الرضا برتمامی پیروانش به ویژه شما ایرانیان  مبارک باد.

امروز یکی از انشا های خودم رو برای اولین بار  توی وبلاگم قرار دادم که نامه ای است به امام رضا و درضمن این رو هم برای مسابقه  ی امام رضا فرستادم.راستی هرگونه کپی برداری هم بدون ذکر نام من حرام خواهد بود و من هرگز راضی نیستم.

امیدوارم اون حس وحالی رو که من مد نظرم بوده در این مطلبم رو هم شما احساس کنید و این حس دوستداری  و عاشقی با آقا امام رضا به شما عزیزان هم منتقل شود.فایل متن انشا برای جلوگیری از سوءاستفاده به صورت پی دی اف می باشد برای دانلود کلیک کنید

تعریف نباشد ولی میخوام که لذتشو ببرید

دانلود متن انشای من با موضوع نامه ای به امام رضا

کلیک کنید.

امام رضا

ولادت امام رضا(ع) پیشاپیش برشما شیعیان مبارکباد

زائری بارانی ام، آقـا بـه دادم مـی رسی؟

بی پناهم، خسته ام، تنها؛ به دادم می رسی؟

گـرچـه آهـو نیـستـم؛ اما پر از دلتنگی ام

ضامن چشمان آهوهـا، بـه دادم می رسی؟

از کبوترها کـه می پـرسم، نشانـم می دهند

گنبد و گلدسته هایت را، به دادم می رسی؟

ماهـی افـتاده بر خـاکم، لبـالـب تشنـگـی

پـهنه آبی تـرین دریـا؛ به دادم می رسی؟

مـاهِ نـورانیِ شب هـای سیـاهِ عـمرِ مـن

ماهِ من، ای ماهِ من؛ آیا به دادم می رسی؟

من دخیل التماسم را بـه چشمت بستـه ام

هشتمین دردانه زهرا(س)، به دادم می رسی؟

بـاز هم مشهد، مسافرها، هیاهـوی حـرم

یک نفر فریاد زد: آقا! به دادم می رسی؟