چهارشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۳،
تهاجم فرهنگی را جدی بگیریم!!!!!!!!!!!
بعد از یک غیبت کبری دوباره به فضای مجازی بازگشتم
دوستان سلام
موضوع اولین مطلبم رو پس از این مدت طولانی تهاجم فرهنگی انتخاب کردم که واقعا این روز ها نیاز هست که درموردش بحث بشه
دوستان خواهشا این سخنان رو خودتون بخونید جدی بگیریدو بعد نتیجه گیری کنید .
مقام معظم رهبری چندی پیش در جمع اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، فرمایشات بسیار مهمی داشتند که گوشه ای از آن مربوط به تهاجم فرهنگی غرب و اثر آن در تربیت کودکان می شد.قسمتی از متن سخنرانی در ادامه مطلب:
رهبر انقلاب فرمودند:ما چند سال قبل از این بحث تهاجم فرهنگى را مطرح کردیم؛ بعضىها اصل تهاجم را منکر شدند؛ گفتند چه تهاجمى؟ بعد یواش یواش دیدند که نه [فقط] ما میگوییم، خیلى از کشورهاى غیرغربى هم مسئلهى تهاجم فرهنگى را مطرح میکنند و میگویند غربىها به ما تهاجم فرهنگى کردند؛ بعد دیدند که خود اروپایىها هم میگویند آمریکا به ما تهاجم فرهنگى کرده! لابد دیدهاید، خواندهاید که [گفتند] فیلمهاى آمریکایى، کتابهاى آمریکایى چه تهاجم فرهنگىاى به ما کردهاند و دارند فرهنگ ما را تحت تأثیر قرار میدهند. بعد بالاخره به برکت قبول دیگران، این حرف ما هم مورد قبول خیلى از کسانى که قبول نمیکردند قرار گرفت! تهاجم فرهنگى یک واقعیّتى است. صدها - حالا من که میگویم صدها، میشود گفت هزارها؛ منتها حالا بنده چون یکخرده در زمینههاى آمارى دلم میخواهد احتیاط کنم، میگویم صدها - رسانهى صوتى، تصویرى، اینترنتى، مکتوب در دنیا دارند کار میکنند با هدف ایران! با هدف ایران! نه اینکه دارند کار خودشان را میکنند. یکوقت هست که فرض کنید رادیوى فلان کشور یا تلویزیون فلان کشور یک کارى دارد براى خودش میکند؛ این نیست، اصلاً هدف اینجا است؛ با زبان فارسى [برنامه میسازند]؛ آن را با وقت استفادهى فارسىزبان یا عنصر ایرانى تطبیق میکنند؛ مسائل ما را رصد میکنند و بر طبق آن مسائل، موضوعات و محتوا براى رسانهى خودشان تهیّه میکنند؛ یعنى کاملاً واضح است که هدف اینجا است. خودشان هم میگویند، انکار هم نمیکنند. بنابراین تهاجم فرهنگى یک حقیقتى است که وجود دارد؛ میخواهند برروى ذهن ملّت ما و برروى رفتار ملّت ما - جوان، نوجوان، حتّى کودک - اثرگذارى کنند. این بازیهاى اینترنتى از جملهى همین است؛ این اسباببازىهایى که وارد کشور میشود از جملهى همین است که من چقدر سر قضیّهى تولید اسباببازى داخلىِ معنىدار و جذّاب حرص خوردم با بعضى از مسئولین این کار که این کار را دنبال بکنند؛ البتّه بحمدالله ظاهراً اینجا یک تصمیمى در این زمینه گرفته شد، حالا انشاءالله همان تصمیم را هم دنبال کنید که اجرایى بشود. خب، دوستان ما آمدند در یکى از دستگاههاى فعّال و مسئول، عروسکهاى خوبى درست کردند؛ خوب هم بود؛ اوّل هم حسّاسیّت طرف مقابل را - یعنى مخالفین را، خارجىها را- برانگیخت که اینها آمدند در مقابل باربى و مانند اینها، این [عروسکها] را درست کردند؛ ولى نگرفت. من به اینها گفتم که اشکال کار شما این است که شما آمدید به فلان نام، یک پسرى را، یک دخترى را آوردید در بازار، این عروسک شما را بچّهى ما اصلاً نمىشناسد - ببینید، پیوست فرهنگى که میگوییم اینها است - خب، یک عروسک است فقط، در حالى که مرد عنکبوتى را بچّهى ما میشناسد، بتمن را بچّهى ما میشناسد. ده بیست فیلم درست کردهاند، این فیلم را آنجا دیده، بعد که میبیند همان عروسکى که در فیلم داشت کار میکرد، در مغازه هست، به پدر و مادرش میگوید این را براى من بخرید؛ عروسک را میشناسد؛ این پیوست فرهنگى [است]. شما بایستى این عروسک را که ساختید، در کنار ساخت عروسک، ده بیست فیلم کودک درست میکردید براى اینکه این عروسک معرّفى بشود پیش بچّهها؛ بعد که معرّفى شد، آنوقت خودشان میخرند، [ولى] وقتى معرّفى نشد، بازار ندارد و ورشکست میشود؛ و ورشکست شد. یعنى یک چنین دقّتهایى را بایست کرد. بههرحال این تهاجم فرهنگى به این شکل یک واقعیّتى است..... اسباببازى همینجور، بازىِ رایانهاى همینجور، عروسک همینجور، اینها چیزهایى است که لازم است. اسباببازى رایج بچّههاى ما شده تفنگ. خب بابا! آمریکایىها که پدرجدّ ما در این کارند، الان پشیمانند، درآن درماندهاند که چهکار کنند. ما بچّههاى خودمان را که اَلَکدولَک بازى میکردند که تحرّک داشت و خوب بود، گرگمبه هوا بازى میکردند که کار بسیار خوبى بود و ورزش بود و بازى و سرگرمى بود، یا این چیزى که خط کشى میکنند و لىِلىِ میکنند - بازىِ بچّههاى ما اینها بود - آوردهایم نشاندهایم پاى اینترنت، نه تحرّک جسمى دارند، نه تحرّک روحى دارند، و ذهنشان تسخیر شده به وسیلهى طرف مقابل. خب بیایید بازى تولید کنید، بازى ترویج کنید، همین بازىهایى که بنده حالا اسم آوردم و دهتا از این قبیل بازى [که] بین بچّههاى ما از قدیم معمول بوده را ترویج کنید؛ [این] یکى از کارها است، اینها را ترویج کنید. ما همهاش نباید نگاه کنیم ببینیم که غربىها از چهجور بازىاى حمایت میکنند، ما هم از همان بازى حمایت بکنیم. خب حالا من نمیخواهم راجع به بعضى از این ورزشها چیزى بگویم، امّا خب ما خیلى کارهاى خوب داریم که مال ما است؛ من [قبلاً] گفتم،(۱۲) چوگان مال ما است، دیگران به اسم خودشان کردند؛(۱۳) [خب] این را ترویج کنید؛ ورزش باستانى یک ورزش زیبا و هنرى است، خب این را ترویج کنید؛ اینها را پیش ببرید و ترویج کنید که بچّهها [سراغ اینها] بروند. بچّههاى ما - نوههاى بنده - اسم بازیکنان و ستارههاى فوتبال دنیا را خیلى خوب بلدند، یکى یکى همینطور مکرّر اسم اینها را مىآورند؛ این طرفدار این است، آن طرفدار آن است، لباس نمیدانم فلان تیم فرنگى را این میپوشد، آن یکى لباس تیم دیگر را میپوشد، امّا اسم مثلاً فرض کنید که فلان دانشمند معاصر خودشان را نمىشناسند؛ اسم بیاورى نمىشناسند کیست؛ خب اینها بد است، اینها را ما بایستى واقعاً کار بکنیم.
آری البته بعضی ساده انگاری های ما و تلفیق همه ی مسائل با هم از جمله علل غلبه نسبتا ناقص غرب بر ما شده است.
و در آخر سخنی دیگر از رهبر انقلاب:فرهنگ مایه اصلی هویت ملت هاست.
ممنون از دوست خوبم جناب آقای مومنی